«من واقعا از آب میترسم. بیشترین خاطره ای که از کودکی دارم مربوط میشه به زمانی که مامان میگفت باید بری حمام و من توی زیرزمین و انباری خونه خودمون و همسایه سمت راستی و همسایه سمت چپی که خاله بود، قایم‌ میشدم و تهشم بابا پیدام میکرد و با پیچوندن گوش و دو سه تا سیلی آبدار و حتی گاها با کمک کمربندش منو میبرد حمام! یا مثلا دوازده جلسه کلاس شنایی که نه تنها ابدا پا توی قسمت عمیق استخر نذاشتم که حتی توی قسمت کم عمق هم با جلیقه و بازو بند بادی از گوشه و دست به نرده منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود کده PLUS O2 هر چی که بخوای ایران استخدام تخفیف روستا دانلود فروشگاه آترامارت علمدار وبسایت تخفیف گروهی آفکادو دانلود آهنگ جدید • دانــــلود آهنـــگ • جدید ترین های روز